کد مطلب:210242 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:287

امام صادق در بستر شهادت
سرانجام منصور به وسیله ی انگوری كه آن را زهرآلود كرده بود، به امام صادق (ع) زهر خورانید و آن حضرت را مسموم كرد.

از آن پس روز به روز حال آن حضرت رو به وخامت می رفت، یكی از اصحاب به حضورش رسید، پرسید: شما چرا این گونه لاغر شده اید و دیگر چیزی از بدن مباركتان باقی نمانده است، سپس دلش سوخت و گریه كرد.

امام به او فرمود: چرا گریه می كنی؟

او گفت: چگونه گریه نكنم با اینكه شما را در چنین حالی می نگرم.

امام فرمود: گریه نكن زیرا همه ی نیكی ها به مؤمن عرضه می شود، اگر اعضای بدنش را از هم جدا كنند برای او خیر است، و اگر مالك مشرق و مغرب دنیا شود، باز برای او خیر است [1] (یعنی مؤمن به رضای خدا هر چه باشد راضی است).

آن حضرت چندین بار بیهوش شد و وقتی به هوش می آمد سخنی می فرمود و سپس بیهوش می شد.


[1] انوار البهيه ص 178- منتخب التواريخ ص 465.